محاسبه درز انقطاع مورد نیاز ساختمان های همجوار تحت اثر مودهای بالاتر با روش ارتعاشات پیشا
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده فنی
- نویسنده نازی لطفی کراچی
- استاد راهنما لیرضا فیوض
- سال انتشار 1391
چکیده
در هنگام وقوع زلزله، یکی از پدیده هایی که منجر به تخریب دو ساختمان مجاور هم می شود، تشکیل نیروی تنه ای بر اثر برخورد دو ساختمان همجوار است. بدین منظور راهکارهای مختلفی در زمینه کاهش نیروی تنه ای ناشی از برخورد دو ساختمان مطرح شده است. یکی از ساده ترین و در عین حال مفید ترین راهکار ها ایجاد درز انقطاع مناسب است که امروزه در حیطه آیین نامه های مختلف از طریق مجموعه ضوابط خاص ارائه شده است. به منظور تخمین این فاصله جداساز روش های مختلفی همچون روش تاریخچه زمانی، روش تفاضل طیفی و روش ارتعاشات پیشا وجود دارد. محققین مختلف با استفاده از یکی از روش های ذکر شده برای دو ساختمان مجاور هم به تخمین این فاصله جداساز پرداخته اند. در این پایان نامه سعی شده است که درز انقطاع بین دو ساختمان با در نظر گرفتن اثر مودهای بالاتر که غالبا در ساختمان های نامنظم حاکم است محاسبه شود. روش مورد استفاده در این پایان نامه روش ارتعاشات پیشا بوده و تاثیر عوامل مختلفی چون زمان تناوب دو ساختمان مجاور هم، تغییرات جرم، تغییرات سختی و اثر مودهای بالاتر بر درز انقطاع بررسی شده ونتایج حاصل ازتحلیل با ضوابط آیین نامه های استاندارد 2800 ایران وibc2006 مقایسه شده است. در انتها نتیجه گرفته شد که اگر سازه نامنظم شود(نامنظمی از نوع تغییرات جرم و سختی لحاظ شده است). مودهای بالاتر تاثیر زیادی در آنالیز سازه دارند و تاثیر قابل توجهی در نتایج خروجی، به گونه ای که نادیده گرفتن آن ها خطای قابل توجهی در نتایج ایجاد می کند.
منابع مشابه
ارزیابی «نیاز زاویه ی درز انقطاع» قاب های خمشی فولادی مجاور تحت زلزله های حوزه دور و نزدیک گسل
ایجاد ساختمانهای مرتفع و نزدیک به هم سبب میشود که در هنگام زلزله به سبب اختلاف در ارتفاع و سیستمهای مقاوم لرزهیی، رفتار متفاوتی از ساختمانهای مجاور بروز کند و جابهجایی جانبی آنها منجر به برخورد )ضربه( میشود. لذا با هدف جلوگیری از برخورد آنها، نوشتار حاضر به تخمین «نیاز زاویهی درز انقطاع» در بالاترین تراز برخورد از ترکیبهای همجواری دوتایی قابهای خمشی فولادی ۲ تا۲۰ طبقه، تحت رکورده...
متن کاملاثر مودهای بالاتر بر شکل پذیری ساختمان های بلند
بطور معمول روش های طراحی لرزه ای در آیین نامه های موجود بر مبنای روش های تحلیل خطی و بر اساس مود اول شکل گرفته و راه کار ویژه ای برای مدنظر گیری اثرات ناشی از افزایش طبقات در تحلیل استاتیکی معادل پیشنهاد نشده است. از جمله این عوامل، تأثیر مشارکت مودهای بالاتر بر رفتار لرزه ای سازه های بلند می باشد. لذا با طراحی این سازه ها بر اساس تحلیل خطی، با استفاده از ضریب رفتار پیشنهادی آیین نامه، نتایج حا...
ارزیابی بیشینه ی نیاز شکل پذیری دورانی تیر مستقر در قاب خمشی فولادی با نگاه به اثر مودهای بالاتر
افزایش آگاهی از پاسخ دینامیکی غیرارتجاعی قابهای خمشی فولادی(SMRF) و پیشنهاد روشهایی برای اندازهگیری بیشینهی نیازهای لرزهیی موضعی این سازهها با استفاده از اطلاعات مربوط به بیشینهی نیازهای سراسری و طبقهیی (قابل تخمین از نیازهای سیستم SDOF معادل) اصلیترین هدف این پژوهش است. محاسبهی بیشینهی نیازهای موضعی تیرها به کمک ضریب شکلپذیری کلی با توجه به اثر مودهای بالاتر از دیگر اهداف این...
متن کاملبررسی اثر ضربه در میزان استهلاک انرژی زلزله بر پلهای با عرشه بتنی دارای درز انقطاع
پل ها عموماً به سبب عبور و مرور وسائل نقلیه، دارای بارگذاری متحرک بوده و خطوط تأثیر در حالت های مختلف در طراحی حالت بهینه استاتیک نقش تعیین کننده ای دارند. اما برای طراحی مذکور، به بارگذاری لرزه ای نقشی داده نشده است. پل ها به سبب دمای هوا و مباحث فیزیکی، انبساط و انقباض و همین طور بارهای متحرک روی خود از درزهای انقطاعی بهره می برند. همچنین، معمولاً اولین دهانه پل های بتنی روی سکویی با بال...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده فنی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023